معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد | معنیش چیه؟؟ رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد | ما حسرت و دلتنگی و تنهایی عشقیم… – خاکستری رها در باد – بلاگ | شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد از حامد عسکری
معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
شعر چيست؟
شعر، در لغت بمعني دانش و فهم و ادراك است كه چامه، سرود، سخن و چكامه نيز خوانده شده است و در تعريف شعر گفته اند كه: كلامي است موزون و مقفي كه داراي معني باشد، و اين تعريف شعر است. از روزي كه انسان معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدشعر را شناخته است، آن را ملازم وزن يافته و معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد آهنگ و وزن شعر، او را مسحور و مفتون خويش ساخته است.
به همين جهت ارسطو كه نخستين كسي است كه رساله اي در بارهء شعر از او در دست است، ش معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدعر را در مقابل نثر قرار مي دهد و از شعر، سخن موزون را اراده مي كند.
حكماي دورهء اسلامي نيز هميشه شعر را همراه و همزاد وزن شناخته اند؛ چنا معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد كه ابوعلي سينا بلخي مي گويد: شعر سخني است خيال انگيز كه از اقوالي موزون و متساوي ساخته شده باشد. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
زبان شعر
زبان شعر بسيار دقيق تر و عالي تر از زبان نثر است
نخستين نكته ای كه در بارهء زبان شعر بايد گفت اين است كه در آن معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد، لفظ به دو اعتبار در كار است:
1. به عتبار دلالت بر معني معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
2.دير به عتبار صورت و هيئت خاص خود. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
شاع به صورت الفاظ بي اعتنا نيست. هركلمه اي نزد او چهره معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شداي دارد، درست مانند چهرهء مردمان، يكي سرد و خشك و يكي گيرنده و دلنشين، اين يك نرم دلاويز، آن يك تند و خشم انگيز. اينجا كلمات سكه هاي بي زبان نيستند، جان دارند و با هم مهر و كين ميورزند، مجمع معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد بعضي هم لطف و آرامش است و اجتماع بعضي ديگر سراسر ستيز و پرخاش. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
شعر و نثر چیست ؟ شعر با نثر چه تفاوتی دارد؟ تاثیر شعر چیست و شاعر کیس معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدت ؟ پاسخ این سوالات را در ادامه خواهید خواند. با ما همراه باشید.
شعر کلامی تاثیر گذار
شعر در لغت چامه، سرود، سخن و چکامه نیز خوانده می شود
شعر چیت؟
شعر، در لغت به معنی دانش و فهم و ادراک است که چامه، سرود، سخن و چکامه نیز خوانده شده است و در تعریف شعر گفته اند که: کلامی است موزون و مقفی که دارای معنی باشد، و این تعریف شعر است. از روزی که انسان شعر را شناخته است، معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدآن را ملازم وز معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدن یافته و آهنگ و وزن شعر، او را مسحور و مفتون خویش ساخته است.
به همین جهت ارسطو که نخستین کسی است که رساله ای درباره ی شعر از او در دست است، شمعنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدعر را در مقابل نثر قرار می دهد و از شعر، سخن موزون را اراده می کند. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
حکمای دوره ی اسلامی نیز همیشه شعر را همراه و همزاد وزن شناخته اند؛ چنان که ابوعلی سینا بلخی می گوید: شعر سخنی است خیال انگیز که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
زبان شعر
زبان شعر بسیار دقیق تر و عالی تر از زبان نثر است
نخستین نکته ای که در بارهی زبان شعر باید گفت این است ک معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شده در آن، لفظ به دو اعتبار در کار است:
۱- به اعتبار دلالت بر معنی
۲-دیگر به اعتبار صورت و هیئت خاص خود.
شاعر به صورت الفاظ بی اعتنا نیست. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدهر کلمه ای نزد او چهره ای دارد، درست مانند چهره ی مردمان، یکی سرد و خشک و یکی گیرنده و دلنشین، این یک نرم دلاویز، آن یک تند و خشم انگیز. اینجا کلمات سکه های بی زبان نیستند، جان دارند و با هم مهر و کین میورزند، مجمع بعضی هم لطف و آرامش است و اجتماع بعضی دیگر سراسر ستیز و پرخاش.
شاعر با این وجود های زنده سرو کار دارد، خوی و چهره ی هری معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدک را خوب می شناسد، یکی را می خواند، یکی را میراند، این را با آن آشتی می دهد، آن را از این جدا می کند، به تدبیر و افسون از این پراکندگان، گروهی می سازد که همدل و هم آهنگ، به فرمان او روان می شوند تا دل و جان شنونده را به کمند بیارند و او را به آنجا ببرند که شاعر خواسته است. زبان شعر را خود شاعر می سازد. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
در عالم شر سکه ها را خود شاعر رواج می دهد. آزادی و معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد اختیار شاعر در انتخاب الفاظ به او مجال میدهد که کلمات را، نه همان برای بیان معنی، بلکه از نظر صورت نیز برگزیند و به طریقی خاص مرتب کند و در ترکیب کلام نیز شاعر می تواند از معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد عادت جاری تجاوز کند. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
زبان شعر، زبان کارکرده و دقیق و صیق معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدل یافته است و در آن هیچ سهل انگاری و مسامحه ای روا نیست زیرا که هم هدف و غرض زبان شعر بسیار دقیق تر و عالی تر از زبان نثر است و هم توقع شنونده و خواننده از شعر بیشتر است، به معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شدسبب همین دقت و ظرافت بیان است که شعر در خاطره ها می ماند و بر اثر آن در زبان جاری نیز تاثیر می کند. معنی شعر رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
نظرات