داستان سریال هندی قبول میکنم برای دوستداران مجموعه های بالیوودی بی شک جذاب خو سریال قبول میکنم قسمت 68اهد بود. سریال هندی قبول می کنم یکی از سریالهای پرطرفدار هندی است که طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ طی ۴ فصل و در ۸۵۶ قسمت از شبکه زی تی وی هند نمایش داده شد. داستان این سریال روی جامعه مسلمانان سریال قبول میکنم قسمت 68متمرکز بوده و در ابتدا هدف آن برداشتن افکار کلیشهای درخصوص اسلام بوده است. ژانر این سریال عاشقانه درام است. سریال قبول میکنم قسمت 68
خلاصه داستان فصل اول سریال هندی قبول میکنم
زویا فروغی یک دختر یتیم هندی الاصل است که خارج از کشور زندگی میکند. او برای پیدا کردن پدر واقعیاش سریال قبول میکنم قسمت 68 به بوپال میآید. در طول مدتی که زویا در آن منطقه به در جستجوی پدرش است، در کنار خانواده یک تاجر ثروتمند به نام اسد احمد خان (کارن سینگ گرول) زندگی می کند. زویا و اسد در ابتدا از یکدیگر سریال قبول میکنم قسمت 68خوششان نمیآید. زویا دختری خوش قلب، مدرن و دوست داشتنی و سرزنده است و این رفتارهای زویا برای اسد که پسری بد دل و سنتی است، آزاردهنده است.
با این همه زویا و اسد، با گذشت زمان و باوجود اختلاف شخصیتی که سریال قبول میکنم قسمت 68 دارند به یکدیگر علاقه م سریال قبول میکنم قسمت 68ند سریال قبول میکنم قسمت 68میشوند و حسشان به یکدیگر را ابراز میکنند. موازی با داستان عشقی میان زویا و اسد، داستان زندگی پدر اسد سریال قبول میکنم قسمت 68، رشید احمد خان روایت میشود. رشید احمد خان همسر اولش دلشاد را ترک کرده و با زن دیگری به نام شیرین ازدواج کر سریال قبول میکنم قسمت 68ده و از او سه فرزند به نامهای آیان، نوزهت و نیکت دارد.
قسمت ۶۸ سریال قبول میکنم با دوبله فارسی 68
اسد از پدرش متنفر است اما ارتباط خوبی با برادر ناتنیاش آیان دارد. بعد از ازدواج موقت آیان با سریال قبول میکنم قسمت 68زویا و پشت سر گذاشتن یک سری مشکلات میان دو خانواده، بالاخره دویا و اسد با هم ازدواج میکنند. سریال قبول میکنم قسمت 68درعین حال خواهر ناتنی زویا، حمیرا که مدتی طولانی ناپدید شده بود، عشق زندگیاش را حیدر شیخ پیدا می کند کسی که مشخص میشود عموزاده زویا است. زویا متوجه شده که او و حمیرا دختران فردی به نام غفور صدیقی هستن سریال قبول میکنم قسمت 68د. غفور سریال قبول میکنم قسمت 68 صدیقی هم میپذیرد که زویا دختر اوست. سریال قبول میکنم قسمت 68
حمیرا و حیدر به خارج از کشور مهاجرت میکنند سریال قبول میکنم قسمت 68 و مشخص میشود که حمیرا باردار است. همچنین زویا هم باردار شده و صاحب دوقلوهایی به نام سحر و صنم میشود و زندگی آنها با ورود این کوچولو غرق در شادی میشود اما متاسفانه این شادی دوام زیاسریال قبول میکنم قسمت 68 سریال قبول میکنم قسمت 68دی ندارد. ۲ سال بعد آنها توسط دوست اسد و نامزد قبلیاش تنویر بیگ به قتل رسانده میشوند اما مادر اسد، دلشاد موفق میشود همراه صنم و هایا (دختر نجمه) فرار کند و سحر هم در این میان گم میشود. دلشاد، صنم و هایا به پنجاب میروند.. سریال قبول میکنم قسمت 68
خلاصه داستان فصل دوم سریال هندی قب ول میکنم
فصل دوم؛ بعد از گذشت ۲۰ سال
صنم در پنجاب یک رستوران را اداره میکند تا هزینههای زندگی خودش، دلشا سریال قبول میکنم قسمت 68د و هایا را تامین کند. هایا سریال قبول میکنم قسمت 68از بدو تولد، لال است و قدرت تکلم ندارد. یک فرد بانفوذ و ثروتمند به نا سریال قبول میکنم قسمت 68م اهیل رضا ابراهیم، رستوران صنم را ویران می کند. صنم به بوپال نقل مکان میکند و در آنجا به عنوان آشپز برای آهیل شروع به کار میکند. باوجود اینکه این دو در ابتدا از هم متنفر هستند، کم کم به هم علاقه مند میشوند. تنویر که در حال حاضر نابینا است، نامادری آهیل میباشد. تنویر علیه آهیل توطئه میکند تا تمام ث سریال قبول میکنم قسمت 68روت آهیل را به نام پسر خود ریحان بکند. ریحان دوران کودکی اش را به عنوان یک بچه یتیم گذرانده تا اینکه تنسریال قبول میکنم قسمت 68یر او را به خانه آورده و به دست راست سریال قبول میکنم قسمت 68 آهیل تبدیل شده است. سریال قبول میکنم قسمت 68
سریال قبول میکنم قسمت 68
بعد از عزیمت اتفاقی صنم به بوپال، دشاد و هایا هم به بوپال م سریال قبول میکنم قسمت 68یآیند. هایا هم در یک مثلث سریال قبول میکنم قسمت 68عشق با دو برادر به نامهای راحت و فیض قرار میگیرد. راحت برادر سریال قبول میکنم قسمت 68بزرگتر فیض است. راحت انصاری به تازگی همسر اولش که باردار بوده را در یک تصادف از دست داده است. هایا خیلی تلاش میکند که حال راحت را خوب و رو به راه کند اما مونیسا انصاری خواهر راحت، مانع او میشود و علیه او و دلشاد توطئه میکند. سریال قبول میکنم قسمت 68
یک روز که مونیسا و دلشا د به خرید رفته بودند، شوهر مو سریال قبول میکنم قسمت 68نیسا، شعیب سعی دارد ب سریال قبول میکنم قسمت 68ه هایا تجاوز کند که راحت متوجه میشود و شوهر مونیسا را از خانه بیرون میکند. راحت که هنوز نمیداند هایا کر و لال است از دست او ناراحت شده و به زندگی غمگین قبلیاش برمیگردد اما هایا تلاش م سریال قبول میکنم قسمت 68یکند که لبخند روی لبان راحت بیاورد و آنها کم کم از همدیگر خوششان میآید. سریال قبول میکنم قسمت 68